الی نامه

فقط یک کام با من...

الی نامه

فقط یک کام با من...

چراغی روشن از ترس تنها بودن

کوچکترین فرد خانواده که باشی ته تغاری و عزیزدردانه و لوس و...به تو نسبت میدهند.که دست به سیاه و سفید نمیزنند این بچه های لوس تنبل!و کارهای خانه بر روی دوش بچه های بزرگ خانواده است و ارشد فرزندان حکم مادر دوم را دارد برای بقیه برادران و خواهرانش!حداقل در خانواده ی ما که این گونه است!

اما...

این روزها...

خانه ی سرد و بزرگ ما...

سردتر از همیشه است و...

بزرگتر از هر خانه ی دیگری...

آنقدر سرد که نفس کشیدن های سه نفری ما اینجا را گرم نمیکند...

خانه به بزرگی قصر هم که باشد با هرم نفس های گرم آدم های درونش است که سرد نمیماند...وگرنه تمام چوب های عالم را هم جواب نمیدهد...

بگذریم از اینکه من نه هیچوقت لوس بودم و نه عزیزدردانه!اما وظیفه ام سنگین تر است از هر بچه ی ارشدی ک مامان بوده!چون من ماندم و دل یک پدر مادر که به من خوش است و بس! آن هم به چه آدمی...هه...کسی ک ۸ صبح میزند بیرون تا ۹ شب...

و میبیند یک چراغ هست  و یک تلویزیون روشن و مادرش که تنها نوشیدنی او از صبح همان یک لیوان چای با تو است ...

مامانی سرت بهتر شد چیزی خوردی؟

آدم تنهایی حوصلش نمیاد چیزی بخوره...

الهی فدات شم مامانی الان میرم واست چایی دم میکنم...ببخشید تنها بودی...

آخرش که چی مامان جان...آخرشم تنها میشم ...خدانکنه...

و تو بغض میکنی اما معلوم نیست که از صبح او چند دفعه بغض کرده و چند بارش را شکسته و چند بارش راخورده...


از کلید اسرار متنفرم...مزخرف ترین سریال تی وی ایران!


میگن جواب بدی رو با بدی نمیدن و با خوبی میدن..تا طرف شرمنده بشه از کارش!اما آدما اونقدر پررو ان که با این کار حق رو به خودشون میدن و از رفتاری که با تو داشتن راضی تر و از کاری که با تر کردن خشنودتر!

لعنت به همشون!


پی عنوان نوشت:

هر جا چراغی روشن ِ٬از ترس تنها بودنِ

ای ترس تنهایی من٬اینجا چراغی روشنِ




نظرات 29 + ارسال نظر
جزیره جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:29 ب.ظ

سلام علیکم


سلام!

جزیره جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:34 ب.ظ

خاهر شما از ساعت 8تا 9 شب کجایی؟
چه معنی داره دختر تا 9شب بیرون باشه؟ از فردا ساعت 5 خونه ای


والا من نمیدونم در برابر این حرف: جواب بدی رو با خوبی میدن چی بگم؟!
اگه به به چَه چَه کنم که خب دروغ گفتم. چون خودم دل این کارو ندارم، این کار دل بزرگ میخاد که من ندارم، در ضمن من هم با اون نکته ای که شما بش اشاره کردی موافقم، هر ادمی لیاقت نداره جواب بدیشو با خوبی بدی، بعضیا واقعا پرروتر میشن با این کار. احتمالا این حرف یه سری تبصره داشته واسه این ادمای پررو


میخاستی به مادر جان بگی مادر جان غصه نخور یکی میرم دوتا برمیگردیمتا دیگه به تنهایی فکر نکنه


راستیییییییییییییییییییییییییییییییییی الهام جان شما اون "دختره ی بی حیا!واه واه" و با من بودی تو کامنتدونیم؟ اخه من نفهمیدم با کی بودی؟ تنها دختری که دیدم خودم بودم و بس بعد به خودم گرفتم

نگو خوهار جان ک بدبختیم یکی دو تا نیس
زن و بچه و زار و زندگی که مرد و و زن نداره که!!
دل بزرگ نمیخواد جزیره...من حوصلشو ندارم دیگه ولقعا ک بخوام با دیدنش اعصابمو بریزم بهم واسه همین میزنم ب در بیخیالی و خوش وبش میکنم...اما شاید کار من غلطه
ای خدا از دهنت بشنفه!
دقیقا!ک میخوای بری همسایه رو ببوسی!!
حالا پسر دارن؟!!منم بیام؟!!

جزیره جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ب.ظ

میگم یه جوری جواب اون کامنتم تو کامنتدونی قبلو دادی و یه جوری گفتی اِوا که یهو خودم به خودم شک کردم. با اون جواب دادنت یهو فک کردم رفتم کلی گشتم و امارتو پیدا کردم
خاهر جان اِوا نداره که، یه جا گفتی من هم تو ذهنم مونده،ببین عجب حافظه ای دااااااااااااارررررررررررررررررررم

ببین دخترم تو ک با ی اوا ب خودت شک نیکنی معلومه ک ی ریگی ب کفشت داری!بیخودی نیسش پس!
بله بله پپسی وا کن واسه خودت!

جزیره جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:47 ب.ظ

ئقیقا الان متوجه شدم خودم که چرا گفتی بی حیا بابا همسایمون زن بوده. الان باید بگی واه واه زن بی حیا چه معنی داره با اقای همسایه صحبت میکنه پسره همسایه ما شگون ندارن. خیلی مرگ و میر تو پسرا همسایه داریم. تا حدی که یه بار یکی از دوستام میگفت ای بابا چرا اینقدر پسرا همسایه تون میمیرن. اه

اگه شگون نداره پس واسه چی ماچ مردی همسایتونو؟!ی سودی توو کار بوده دیگه بلخره؟ها؟
آخه آدم ک بدون دلیل و وسود کاری نمیکنه ک!اونم ماچ!
پس حتما فکو قامیل خوب داره!خواهر دس ما رو هم بگیر پس!
:))))))))))))))))))))))))دسشون درد نکنه!

جزیره جمعه 2 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:50 ب.ظ

البته این بخشیدنه که میگی بستگی داره به طرف مقابل و کاری که کرده، مثلا من یکیو که خیلی در حقم بدیه بزرگی کردو نه تنها نبخشیدم که رابطه ی فامیلیمونو هم باش قطع کردم، هیچ سلام علیکی با هم نداریم، و اینکه فکر اینکه بخام جواب این ادم بی شعورو با خوبی بدم هم اذیتم میکنه. این ادمایی که اشتباهشونو قبول نمیکنن رو اعصاب منن، فقط همین یه ادمه بقیه زیاد مهم نبودن و فراموششون کردم

آره بستگی داره اما نه اینکه بخوای هر روز بلا استثنا قیافه نحسشو ببینی و اعصابتو بهم بریزه و در عین حال نخوای کسی بهمه و هرکی ازت بپرسه بگب نه ازش دلخورم یکم...اونم کسی ک ی روزی دوست صمیمی تو بوده و ب خاطر ی پسر میفروشتت...
گرچه فهمیدم دوستای دانشگاهی هیچ وقت دوست واقعا نمیشن واسه آدم
آره خب...توام حق داری...

سارا شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:05 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

8 صبح تا 9 شب!
الی جون نکن این کاراتو عزیز من...دارم فک میکنم این مدت هر روز تو چکار میکنی
جدا از شوخی مادر پدرا خیلی خوبن و این چیزی که گفتی رو کاملن قبول دارم با این که بچه اولی هستم ولی خوب حق با تو...
و انگار زمانه باید روند خودش رو ادامه بده و کار زیادی از دست ما آدما برنمیاد
آخر زندگیه همه ما همینه...دلگیره نه؟

سارا جون نمیدونی چ جوریه اوضام ک!همش کلاس...ی شب زبان ی شب باشگاه!
خیلی سارا خیلی...

آ.س.ن.ن.ن. شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:21 ب.ظ http://coconut1.mihanblog.com/

سلام الهام جون
از وقتی آمدی این وبلاگ چقدر سنگین و وزین مینویسی عین این آدمهای 40 ساله که حسابی سرد و گرم چشیده اند فقط قربون دستت این مستطیل های رنگی که میگذاری خوشگل هستند فقط باعث درآمدن چشم و ناخوانایی میشوند. خوب کلید اسرار را نگاه نکن مگر مجبوری ... بشین عشق ممنوعه را تماشا کن!!!

سلام عمو جااان
کلن من دوتا پست نوشتما!افتادی رو دور گیر دادنب من!نگی نفهمید!
کلن من خومم سنگین و وزینم!
عمو جون عادت میکنی!
نداریم خو!وگرنه ک از بدبختی تی وی نیگا نمیکردم دلم خونه ۴ ماهه نداریم!

محدثه شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:23 ب.ظ http://shekofe-baran.blogsky.com

9 شب بیرون؟؟!!!!
مراقب گرگا باش!!!!
منم از این سریال مزخرف بدم میاد!
مراقب مامانت باش...

هاااااااااااااا!
بعدشم تاکسی گیر نمیاد شخصی!!
چشم عزیز دلم:*

پونه شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:05 ب.ظ http://jojobijor.blogsky.com/

سارا شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:17 ب.ظ http://gahneveshthayeman.blogfa.com

سلااااااااااااااااام الهام
جان
خوشحالم که دوباره می نویسی و مرسی که آدرست رو دادی عزیزم
امیدوارم بچه خوبی باشی واسه مامان بابا

سلام سارایی جونم
خواهش میشه عزیززززززززم
امیدوارم

کیارش شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:42 ب.ظ http://miraas.blogsky.com

سلام
خدا سایه مادر رو روی سرت حفظ کنه
من اینی که می گی رو دقیقا حس کردم
با این تفاوت که من بجای ته تغاری ها دارم جور پدر و مادر رو می کشم و خودمم بچه ارشد هستم بین چهار خواهر و برادر !!! روزگاره دیگهچرخید و چرخید و دوباره منو تنها کرد که برگردم و سری به والدین بزنم هر روز !
خدا به مادرت سلامتی بده
تو هم لاجرم یه روز میری
اونها هم می مونن و تنهایی خودشون
سرنوشت محتوم همه والدین !!!

سلام مرسی بهترین دعا بود...
چقدر تلخ بود این جملی...ک چرخید و چرخید تا دوباره تنها شی...
مرسی کیارش خان...چقدر دعاهاتو دوس دارم ایشلا خودتونو والدینتون سلامت باشن

کیارش شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:56 ب.ظ http://miraas.blogsky.com

راستی
من الان نظر شخصیمو میگم
پای این نظر هم ایستادم

جواب بدی رو باید با بدی گنده تر و شاخ تر بدی تا طرف حساب کار دستش بیاد بره واسته کنار دیوار تا خشک بشه

جواب خوبی رو هم باید به صورت مشروط و یکی در میون با خوبی نصفه نیمه داد تا اینم پررو نشه فکر کنه ما ببوییم و اینم خیال بدی به سرش بزنه

من با تئوری کاری ندارم
اینایی که گفتم به سرم اومده
نه یه بار نه دو بار
هشت- نه سال تمام
الانم قاطعانه از منطق مزخرف اما اثر گذار فعلیم دفاع میکنم
ترجیح میدم کسی رو گاز بگیرم و اون شاکی بشه
تا اینکه بذارم کسی گازم بگیره و من شاکی بشم
دنیای مزخرف پرور همینو میخواد
ما
از
خوبی
کردن
هیچ نتیجه ی خوبی نگرفتیم جز اینکه طرف روشو زیاد کرد

وااااااااای چقدر خشن!
اما اگه همه بخوان اینطوری عمل کنن ک هیچی دیگه...
بدی رو کاری ندارم باهاش...شاید نظر خودمم همین باشه بسته ب درجه ی بدی
اما خوبی نه
نه اینکه اگه خوبی کنیم خیال بدی بزنه ب سرش!
اگه زد دیگه نمیکنیم!
آره میفهمم چی میگی
اما دنیا زشت میشه با بدی مطلق نه؟
همه ب هم بدی میکنن فک کنید اگه همه منطق شما رو داشت!
من فهمیدم ک واسه هیچ کس نباید دل سوزوند چون آخرش خودت بده میشی...

مهدیه شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:20 ب.ظ http://www.3dlife.blogsky.com

سلام الی جونم. خونه ی نو مبارک قربونت برم. ببخش دیر رسیدم.... کلی جریانه که بایذ ببینمت بهت بگم

سلام عزیزم
فدا سرت
باشه من آماده ام٬

اردیبهشتی شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:00 ب.ظ http://tanhaeeii.blogfa.com

تا ۹ شب بیرون چه ... میکنی ؟

اردی چند روز پیش قیصر دیده هنو جوگیره !

فدای اردی جونم هم میشم!
بیچارگی!پی ی لقمه نون حلال!
کلاس اردی
ی شب زبان
ی شب بسکتبال!

سوگل یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:19 ق.ظ http://sogooool.persianblog.ir/

دلم می گیره از تنهاییشون
شاید هم از تصور تنهایی ِ خودم...

جواب هر کسی رو به زبون خودش میدم
به همون زبونی که بلده
چون فهم ِ زبون ِ دیگه ای واسش سخته

دوس داشتم پستت ُ
مرسی عزیزم

دقیقا منم همینطور...
فدای تو بشم عزیزم مرسیییی

آنارشیست یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:22 ق.ظ

سلاااااااااااااااااااااااااااااام الی نازنینم

اینجا فقط میگم که خودت نویسنده ی خوبی هستی خوب بود پستت

جای تقدیر داره این حس قشنگ دوست داشتن خونوادت
آهنگ وبم آهنگ بابای بارون از رضا صادقیه

عاشقشم این روزها گوشش یکنم و مثل پسر بچه ها خیال بافی میکنم یک آینده ی قشنگ رو

و امیدم به این آیه از کلام خداست :

ان مع العسر یسرا

سلام رفیق عزیزم
نه بابا توام نخواسم توام بتعریفیا!
هرچی فک کنی همون پیش میاد خیلی خوبه اینطورری باشی...
بضی وقتا دوس دارم اسمتو بگم!آنارشیست خیلی سخته جون تو!
امیدت مستدام...

مریم یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:30 ب.ظ http://mrhonar.mihanblog.com/

سلام الی جونم

ووووووووای خیلی خوشحالم کردی

هرچند فخط چن روز نبودی ولی دلم کلی تنگ شده بود برات

مبارکه دوستم



راستی اپم ومنتظر حضور قشنگت قشنگم

زمستونت قشنگ

سلا مریم جونم...
مرسی ی ی همیشه لطف داری تو منم همینطورررر
چشم عزیزم...

آبان یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:24 ب.ظ http://sibesorkhebehesht.blogfa.com/

به!

چطوری یا نه؟!

خونه ی ما: من به عنوان ِ بچه ی ارشد، اساسن باید ...!

ولی کلن...!

بی خیال!

خونه ی ما کلن با همه خونه ها فرق داره!

ولی مامانتو قدرشو بدون!

دوستش داشته باش!
دوستش دارم!

:)

به! فدات شم!
اساسا باید چی؟؟
خل شدیا آبان!کنکور کار خودشو کرده ها!
فدات شم عزیزم...
دوسش دارم!

سیندرلا یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:23 ب.ظ http://cinderellla.blogsky.com/

چی بگم الی جون والا.حق با توئه.
همه حرفات حرف حسابه بی برو برگرد.
راستی این کلید اسرارو نگو

همیشه حق با منه ها!!
اووووووووووف!

سیندرلا یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:24 ب.ظ http://cinderellla.blogsky.com/

میگم با مهدیه همشهری هستی؟نکنه تو هم خانوم دکتری؟؟

بلی بلی!دوست هسیم!
نه بابا من مهندسم!اههههههم!

عاطی دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:43 ق.ظ http://pransesbanoo.blogfa.com/


الهی!

مامانا چقد نازن آخه!

منم از کلید اسرار متنفرم!!!!!!!!!

خیلی...همیشون...
منم!

آ.س.ن.ن.ن. دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:43 ب.ظ http://coconut1.mihanblog.com/

اوی! کوشی؟! به روز هستم. به نارگیل سرا دعوتت میکنم دختر!

اوی خودتی عمو!!

FarNaZ دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:14 ب.ظ http://shanzelize.blogsky.com/

الهـــــــــی من قربون مامان الی بشم
- ببینم شما 8 صبح تا 9 شب کجا میری؟ اصلا چه معنی داره دختر جماعت از خونه بیرون بره؟
___
منم بچه ی کوچیکم و از اونجایی که برادر عزیزم هیچ تفاوتی با جلبک ندارن بیچاره پدر مادرم همه آرزو هاشونو نگه داشتن برا من __ که جدیدا کم کم دارن از منم قطع امید میکنن .
___
راستی الی حواست بیشتر به مادرت بشه ! من هر از گاهی چند روزی خونه دوست و فامیل و اینا میمونم وقتی بر میگردم خونه یه جورایی انگار از مامانم خجالت میکشم که تنهاش گذاشتم.
___

الهی من فدای فرناز بشم
نگو نگو که بدبختم خواهر جان!!کلاسو کوفت و زهر مار!
منم دارم قط امید میکنم آخه!از توهاااااا!
چشم مامان!توام مامان خوبی میشیا!نصیحتات خوبه
دقیقا فرناز....

FarNaZ دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:19 ب.ظ http://shanzelize.blogsky.com/

ببیـنـــــــــــــــــم !!! مگه هنوزم کلید اسرار و میده؟؟؟؟؟

آره

Honey سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:30 ب.ظ

مامانتو از طرف من محکم ببوس

چششششم

نسیمه سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:50 ب.ظ

مادرت افسردگی داره؟ چرا اخه؟

نه بابا!
چرا این فکرو کردی؟؟؟

na30b پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:12 ق.ظ http://fosil.blogsky.com/

بی اعصابی ها خوب جواب بدی رو با بدی بده ببینم چی گیرت میاد
ولی واقعا مامان بابا ها خیلی گناه دارن وقتی تنها میشن سعی کن بیشتر براشون وقت بذاری

خب با خوبی بدم چی گیرم میاد؟
حداقل دلم خنک میشه !
چشم نصیب جون

آنارشیست پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:05 ب.ظ

الی جان .
رفیق قدیمی.....

کجایی دختر والیبالیست؟

بسکتبالیست آنارشیست!هسیم بدبختی و درس!

رویای بهار یکشنبه 11 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ http://darastanefaslisard.blogfa.com/

ای وای که دل الی من اینقدر گرفته ... به قول ما کرمانشاهیا آخه همه کس و کارگم دختر شیرینگم تن علی یه کم بیشتر روحیه داشته باش ... ببین اصلا مهم نیس چقدر
پیش مامانتی ... همونقدر کمیم که باهاشی بزار فک کنه همه روز باهاش بودی ... چقدر دلم برات تنگ شده دخترک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد